منوی اصلی
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
وصیت شهدا
وصیت شهدا
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
نویسندگان
لوگوی دوستان
امکانات دیگر



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 44
بازدید کل : 13905
تعداد مطالب : 161
تعداد نظرات : 84
تعداد آنلاین : 1

Alternative content




داستان روزانه

فال انبیاء




ابر برچسب ها
طنز (13) ,  جالب (5) ,  داستان (5) ,  پسر (4) ,  اشتغال (3) ,  احمدی (3) ,  وزیر (3) ,  جلیلی (3) ,  رضایی (3) ,  احمدی مشایی (3) ,  عارف و (3) ,  شعر (3) ,  رزمنده (3) ,  قلب (3) ,  اسلام (2) , 

خدا که مهربونه،پیش بابام میمونه

گریه نمی کنم من، که شاد نباشه دشمن

همینجا پیش من بود،نموند و رفت زود زود

اون بالا بالا ها رفت

بابات پیش خدا رفت

ماه سفید تنها،که هستی پشت ابر ها

نفره نشون کهکشون،چراغ سقف آسمون

به من بگو وفتی که نور پاشیدی،بابام رو تو ندیدی





برچسب ها : شهدا, اسمون, گریه,
توسط : mostafa hosseinpour |  

در گذرگاه زمان ...

خیمه شب بازی دهر ....

با همه تلخی و شیرینی خود میگذرد....

عشق ها می میرند ...

رنگ ها رنگ دگر میگیرند....

و فقط خاطره هاست....

که چه شیرین و چه تلخ.....

دست ناخورده به جا میماند.........





برچسب ها : گذر, رنگ, شیرین,
توسط : mostafa hosseinpour |  

 ابن جوزی یکی از خطبای معروف بود. روزی بالای منبر که ۳ پله داشت برای مردم صحبت می کرد زنی از پایین منبر بلند شد و مسئله ای پرسید.ابن جوزی گفت: نمی دانم.

 

زن گفت: تو که نمی دانی پس چرا ۳ پله از دیگران بالاتر نشسته ای؟ او جواب داد: این سه پله را که من بالاتر نشسته ام به آن اندازه ای است که من می دانم و شما نمی دانید و به اندازه معلوماتم بالا رفته ام. اگر به اندازه مجهولاتم می خواستم بالا روم، لازم بود منبری درست می شد که تا فلک الافلاک بالا می رفت.

 





برچسب ها : جوزی, علم, نادانی,
توسط : mostafa hosseinpour |  

روزی مرد خسیسی که تمام عمرش را صرف مال اندوزی کرده بود و پول و داریی زیادی جمع کرده بود، قبل از مرگ به زنش گفت: من می خواهم تمامی اموالم را به آن دنیا ببرم .او از زنش قول گرفت که تمامی پول هایش را به همراهش در تابوت دفن کند.زن نیز قول داد که چنین کند.چند روز بعد مرد خسیس دار فانی را وداع کرد.

زن نیز قول داد که چنین کند. وقتی ماموران کفن و دفن مراسم مخصوص را بجا آوردند و می خواستند تابوت مرد را ببندند و ان را در قبر بگذارند،ناگهان همسرش گفت: صبر کنید. من باید به وصیت شوهر مرحومم عمل کنم.بگذارید من این صندوق را هم در تابوتش بگذارم.دوستان آن مرحوم که از کار همسرش متعجب شده بودند به او گفتند آیا واقعا حماقت کردی و به وصیت آن مرحوم عمل کردی؟زن گفت: من نمی توانستم بر خلاف قولم عمل کنم. همسرم از من خواسته بود که تمامی دارایی اش را در تابوتش بگذارم و من نیز چنین کردم.

البته من تمامی دارایی هایش را جمع کردم و وجه آن را در حساب بانکی خودم ذخیره کردم.در مقابل چکی به همان مبلغ در وجه شوهرم نوشتم و آن را در تابوتش گذاشتم، تا اگر توانست آن را وصول کرده و تمامی مبلغ آن را خرج کند !!!





برچسب ها : خسیس, مرد, دارایی,
توسط : mostafa hosseinpour |  

يك دختر خانم زيبا خطاب به رئيس شركت امريكائي ج پ مورگان نامه‌اي بدين مضمون نوشته است:
 
 مي‌خواهم در آنچه اينجا مي‌گويم صادق باشم. من 24 سال دارم. جوان و بسيار زيبا، خوش‌اندام، خوش هیکل، خوش بیان، دارای تحصیلات آکادمیک و مسلط به چند زبان دنیا هستم.

 آرزو دارم با مردي با درآمد سالانه 500 هزار دلار يا بيشتر ازدواج كنم. شايد تصور كنيد كه سطح توقع من بالاست، اما حتي درآمد سالانه يك ميليون دلار در نيويورك هم به طبقه متوسط تعلق دارد.

چه برسد به 500 هزار دلار. خواست من چندان زياد نيست. آیا مردی با درآمد سالانه 500 هزار دلاري وجود دارد؟

آيا شما خودتان ازدواج كرده‌ايد؟ سئوال من اين است كه چه كنم تا با اشخاص ثروتمندي مثل شما ازدواج كنم؟

  چند سئوال ساده دارم:
1- پاتوق جوانان مجرد و پولدار كجاست؟
2- چه گروه سني از مردان به كار من مي‌آيند؟
 3- معيارهاي شما براي انتخاب زن كدامند؟
 ادامه ی مطلب را حتما بخوانید...



ادامه مطلب

برچسب ها : ثروتمند, زیبا, شعور,
توسط : mostafa hosseinpour |  





برچسب ها : زرنگ, 11,
توسط : mostafa hosseinpour |  

زمین به مردبودنت نیاز داره . . . مرد باش . مردونه حرف بزن . مردونه بخند . مردونه عشق بورز . . . مردونه گریه کن ، مردونه ببخش . . . مرد باش ، نه فقط باجسمت ، بانگاهت ، بااحساست ، با آغوشت . . . مردباش و هیچوقت نامردی نکن مخصوصا برای کسی که به مردونگیت تکیه کرده و باورت کرده ، مرد باش .

 





برچسب ها : مردباش, عمل کن, ببخش,
توسط : mostafa hosseinpour |  

نــه یه بنز داشتن... نه یه ویلا نه شکم شش تیکه داشتن نه یه لباس برند نه چهارتا داف کنارشون...

اینا فقط یه روح بزرگ و معرفتی داشتن که وقتی بهش فکر می کنی بغض گلوتو فشار میده...

فدای خنده های شیرینو نگاه های معصومتون ...

چند روز بعد از عملیات ،

یک نفر رو دیدم که کاغذ و خودکار گرفته بود دستش

هر جا می رفت همراه خودش می برد....

از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟

گفت: آرپیجی زن بوده

توی عملیات آنقدر آرپیجی زده که دیگه نمی شنوه

باید براش بنویسی تا بفهمه

؟

گوشهایت را دادی تا ما چشم و گوشمان باز شود

چشم و گوشمان که باز نشد هیچ ، ..... بماند!

شرمنده ی ایثارت شدیم ای جوانمرد...

 





برچسب ها : شرمنده, رزمنده, ایثار,
توسط : mostafa hosseinpour |  





برچسب ها : راه, عاشق, پیدا,
توسط : mostafa hosseinpour |  

 

 





برچسب ها : مطالب, جالب, خواندنی, عکس,
توسط : mostafa hosseinpour |  

❤برای خریدن دنیایی که تاریخ مصرف دارد روح ابدیتان را نفروشید❤





برچسب ها : هشدار, تو, مصرف,
توسط : mostafa hosseinpour |  

یادش بخیر هااااا

 

همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم

 تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من می فته

 

یادمه یکی از پر استرس ترین لحظات دوران ابتدایی وقتی بود

 که دیکته تموم میشد و مبصر دفترا رو جم میکرد میذاشت رو میز معلم

هی حواسمون به دفترمون بود ببینیم کی نوبت صحیح کردن دیکته ما میشه

 نوبتمون که میشد همش چشممون به خودکار معلم بود ببینیم غلط داریم یا نه …

 قلبمونم تند تند میزد !!!

 

شما یادتون نمیاد اوج احتراممون به یه درس این بود

که دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم !البته شاید یادتون بیاد

 

شما یادتون نمیاد اون روزهایی که هوا برفی و بارونی بود

 ناظم مدرسه میگف امروز صف نیست مستقیم برید

سر کلاس ما هم خر کیف میشدیم میرفتم کلاس !

 

یادش بخیر حس بعد از آخرین امتحان سال

و شروع تابستون و یادش بخیر عصر ۳۱ شهریور

 و همه خاطره هایی که جلوی چشامون بود

 

یادش بخیر یه زمانی تو مدرسه با دوستمون هماهنگ می کردیم که :

تو اجازه بگیر برو بیرون منم ۲دقیقه دیگه میام !

بعد معلم عقده ای می گفت صبر کن تا دوستت بیاد بعد برو …

من که حلالشون نمی کنم !

 

برای معلم عزیزم

 

 منبع : www.bisms.ir

 

معلم اضیظم
عذ اینکه به من خاندن و نوشطن عاموخطی حذار بار اضط ممنونم!

 

ودر آخر

 

در مدرسه زندگی در کلاس دنیا ، سر زنگ املا
یادمان باشد برای محبت تشدید بگذاریم تا نیمنمره از مهربانی کم نشود

 





برچسب ها : مدرسه, مهر, دوستی,
توسط : mostafa hosseinpour |